خیلی ممنونم که این آلبوم بسیار بهترین را گذاشتی سامیتا جان
———————————————————
خیلی زیبا هستند ترانه ها و شعرهای منتخب شده و آهنگسازی
————————————————————
مردونه ترین خواننده ایران که با آلبوم جز عشق نمیخواهم را به بهترین نحو عشق را به معنای واقعی به تصویر

کشیده که دیگه حرفی نمانده برای گفتن و انگاری در این ده ترانه تمام گفتنی ها گفته شده و اگر این اشعار را

به یک نویسنده با مهارت بسپارند برای هر ترانه یک کتاب خواهد نوشت و مطمئنّن یکی از بهترین آلبوم های

جناب عصّار خواهد شد و جایگاه او در بین خوانندگان بسی به اوج خواهد رفت .
——————————————————————————————–
ببین چگونه زلف گره زدنها را در ترانه ی اوّل به مانند قاموس به دریا میچسباند

چه بگویم / وقتی شراب قاعده ی اعتقاد شد / مقیاس آبروی تو پیمانه میشود” فتوای تاک چیست ؟
——————————————————————————————
شعر نستعلیق حیرانی بسیار متفکّرانه اجرا شده که بنده با سواد کمم ، کم آوردم ایکاش سوادم بالاتر از

سیکل بود و یاد زنده یاد دکتر حسابی افتادم که حتّی روی تخت بیمارستان کتاب دستش بود . و افسوسا

باورکردنی نیست ، آقای عصّار با اجرای فوق العاده ی نو جوونی ما را می بره دریا ومیاره بیرون بدون اینکه حتّی خیس بشویم .
—————————————————————————————-
جز عشق نمیخواهد چون هستی را ، بودن و گشتن و چرخیدنها را و خوشبختی و بدبختی ها را با عشق ترسیم کرده است.

در ترانه ی بیداری ، عشق را به گونه ای ترسیم میکنه که تمامی عشق های بچّگی را در ذهن شنونده

تداعی میکنه و با عشق عاشقانه آدمو راهی خاطراتی میکنه که انگار احمد شاملو با آن سیگار و قهوه اش

هنوزهم پیشمونه واخوان ثالث را به شهیدی روشنفکر تشبیه میکنه که همه را شیفته ی اشعارش کرده

زمستان بس ناجوانمردانه سرد است . با عشق تمام سختی ها و رنجها و از دست داده ها را میتوان بدست آورد اگر بیدار و عاشق باشیم .
———————————————————————————————
معبد ترانه ، که شعر زیبایش از گروه دوست داشتنی دارکوبه ، به زیبایی هر چه تمامتر خوانده

و عصّار عزیز هنر واستعداش را با اجرای اینگونه شعرها بر همگان نشادن داد که من اینم
————————————————————————————-
ترانه های افشین مقدّم عزیز رنگ و لعاب خواصّی به این آلبوم داده . اصلأ بمن چه ، یک شعری است که

انسانها را از همه ی بدی ها باز میداره ومیگه از غیبت و دودلی و چشم به هم چشمی و اختلاف بین دو

عاشق و خوبی و بدی و آمد ورفتها و آرزوهای آه گونه و گریه های پر از گناه ، آنهم به رخ کشیدن

چشمای قشنگ فلان آهو و دورنگی های دیگری که قلبی در ساحل روان است و باد داره ترا میبره و من

هم دارم از بین میرم ، اصلأ بمن چه .
———————————————————————————————–
من منتظر بودم که برگردی ولی شکّ غریزی تو، کاردست تو و من داد ، گاهی گرفتار کسی میشی

که داشته هایت را از دست میدهی و با اینکه تو فکر میکنی خوشبختی ولی من به هوای همان روزها

هنوز هم مثل باران اشک میریزم تا شاید به تک روی هایت پی ببری و فکر میکردی که از این به بعد

من تنها خواهم شد چون تو مرا رنجاندی و من از عشق واقعیم جا ماندم و تو هم پشیمان .
————————————————————————————-
و حالا به غلط کردن افتادی ولی دیگر آش کاسه خالی شده و خودت بدبخت شدی که رفتی و باید اوّلش

این فکر را میکردی با خان دیگر نمیرفتی و تو برای من مثل ماهی بودی که گرفتار مار شدی و خودت

بدبختی را به جان خریدی و رفتی و برای من دیگر آن یار نخواهی شد که بودی
—————————————————————————–
ممنونم امیر خان توسّلی که چه زیبا نواختی بخصوص روی شعر مولانا / آفرین

جناب عصّار بسیارزیبا پیانو زدی و عجب شعری از روزبه گرفتی و چه کنسرتی بود .

وچه عارفانه فرق ما و مردمان دنیا را تفسیر نمودی و نامش را بت ها گذاشتی .